چرا همه جریانهای اپوزیسیون، از جبهه ملی تا احزاب کُرد و اصلاحطلبان، باید به کمپین «همکاری ملی برای نجات ایران» شاهزاده رضا پهلوی بپیوندند؟
در شرایطی که جمهوری اسلامی در بحرانهای چندلایه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فرو رفته و مشروعیت خود را در میان اکثریت مردم از دست داده، جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند آلترناتیوی جدی، ملی و قابل اعتماد است. کمپین «همکاری ملی» که با محور شاهزاده رضا پهلوی شکل گرفته، تا کنون موفق شده است طیف متنوعی از نیروهای سیاسی، نظامی، مدنی، و اجتماعی را گرد آورد. اما هنوز بسیاری از گروهها و احزاب، از جمله جبهه ملی، برخی احزاب قومی چون احزاب استان کردستان، و اصلاحطلبانی که از حکومت فاصله گرفتهاند، نسبت به پیوستن به این کمپین مرددند.
نوید محمدزاده
7/14/20251 min read


در شرایطی که جمهوری اسلامی در بحرانهای چندلایه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فرو رفته و مشروعیت خود را در میان اکثریت مردم از دست داده، جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند آلترناتیوی جدی، ملی و قابل اعتماد است. کمپین «همکاری ملی» که با محور شاهزاده رضا پهلوی شکل گرفته، تا کنون موفق شده است طیف متنوعی از نیروهای سیاسی، نظامی، مدنی، و اجتماعی را گرد آورد. اما هنوز بسیاری از گروهها و احزاب، از جمله جبهه ملی، برخی احزاب قومی چون احزاب استان کردستان، و اصلاحطلبانی که از حکومت فاصله گرفتهاند، نسبت به پیوستن به این کمپین مرددند.
هدف این مقاله، پرداختن به اختلافات تاریخی اپوزیسیون نیست، بلکه تمرکز آن بر بررسی منافع ملی، عقلانی، استراتژیک و تاریخی این نیروها در پیوستن به کمپین همکاری ملی برای نجات ایران است.
پادشاهیخواهان: ستون فقرات بدنه مخالفان نظام و اپوزیسیون مدرن
شواهد میدانی و نظرسنجیهای معتبر نشان میدهد که بخش بزرگی از جامعه معترض ایران، به ویژه در میان نسل جوان، به بازگشت نظام مشروطه پادشاهی یا دستکم به نقش رهبری شاهزاده رضا پهلوی در دوران گذار باور دارند. شاهزاده، برخلاف تصور برخی، نه خواستار بازگشت سلطنت مطلقه است و نه طالب قدرت فردی؛ بلکه بارها تأکید کرده که تنها برای دوران گذار حاضر به ایفای نقش است، و تعیین نوع نظام آینده را به اراده مردم در انتخابات آزاد میسپارد. این نگاه دموکراتیک و مسئولانه، او را به یکی از معدود شخصیتهایی تبدیل کرده که میتواند نماد وحدت ملی باشد.
جبهه ملی: خطای تاریخی تکرار نشود
جبهه ملی، به عنوان یکی از قدیمی ترین جریانهای ملیگرای ایران، میراثدار گفتمان مصدق و مشروطهخواهی است. اما تاریخ، یک تجربه بسیار تلخ برای این جریان بجا گذاشته است. در سال ۱۳۵۷، هنگامی که شادروان دکتر شاپور بختیار با شهامت و مسئولیتپذیری نخستوزیری را در بحرانیترین دوران تاریخ معاصر پذیرفت، انتظار میرفت جبهه ملی و دیگر نیروهای ملی از او حمایت کنند تا شاید ایران را از فرو رفتن در گرداب استبداد دینی نجات دهد. اما متأسفانه، اکثریت اعضای جبهه ملی از این مسئولیت شانه خالی کردند و با عدم حمایت از دکتر بختیار آن فرصت تاریخی از دست رفت. نتیجه آن، چهار دهه فقر، فساد، سرکوب و فروپاشی ملی بود.
اکنون، شرایطی مشابه تکرار میشود. شاهزاده رضا پهلوی با پذیرش نقش در دوران گذار، سعی دارد راهی برای نجات ایران و برگزاری انتخابات آزاد بگشاید. اگر جبهه ملی امروز نیز از ایفای نقش تاریخی خود شانه خالی کند، باز هم در چشم ملت، مسئول بخشی از تداوم بدبختیها و بحرانها خواهد بود. اتفاقاً شرایط امروز ایران و اصول سهگانه شاهزاده رضا پهلوی، بیش از هر زمان دیگر به اصول بنیادین جبهه ملی، یعنی استقلال، آزادی، و تمامیت ارضی، نزدیک است، و تحقق آنها با همراهی در طرح همکاری ملی شاهزاده ممکن خواهد شد.
احزاب کُرد: از بیاعتمادی تاریخی تا تحقق حقوق در شرایط آزاد
ایرانیان کُرد همواره در خط مقدم مبارزه برای آزادی و عدالت بودهاند. اما باید واقعبین بود. وضعیت ژئوپلیتیک، فشارهای امنیتی، و انزوای تاریخی، باعث شده که بخش بزرگی از مردم کُرد در مسیر مبارزه، احساس یأس و بیاعتمادی کنند، نه تنها نسبت به حکومت مرکزی، بلکه گاه نسبت به سایر اقوام و جریانهای اپوزیسیون. فشارهایی که در طول ۴۶ سال از سوی جمهوری اسلامی به آنها وارد شده، موجب شده بخشی از جامعه کُرد به این باور برسد که هیچکس نماینده خواستههای واقعی آنها نیست.
کُردها، برخلاف تبلیغات جمهوری اسلامی، خود را بخشی جداییناپذیر از هویت ایرانی میدانند و در همه دورانها نقش پررنگی در تاریخ ایران ایفا کردهاند. تجربه رفراندوم استقلال در کردستان عراق نشان داد که حتی در فضای بینالمللی، حرکتهای جداگانه و جزیرهای محکوم به شکستاند.
بنابراین، ایرانیان کُرد اگر خواهان آیندهای آزاد، برابر و دموکراتیک هستند، باید در صف اول کمپین «همکاری ملی برای نجات ایران» حضور داشته باشند. در ایران آینده، آنها نهتنها حذف نخواهند شد، بلکه با حضور در ساختار قدرت و نقشآفرینی ملی، میتوانند خواستههای فرهنگی، سیاسی و هویتی خود را نیز تحقق بخشند.
اکنون فرصتی تاریخی پدید آمده است. کمپین همکاری ملی نه تنها بر پایه نفی دیکتاتوری و تمرکزگرایی بنا شده، بلکه شاهزاده رضا پهلوی نیز بارها تأکید کرده است که ایران آینده باید متکی بر برابری همه اقوام، اقلیتها و شهروندان باشد، چه در حقوق سیاسی، چه فرهنگی و چه اقتصادی. بدون تردید تنها در چنین بستری، کردها میتوانند بدون دغدغه، در ساختار آینده ایران ایفای نقش کنند؛ نه در حاشیه، بلکه در قلب تصمیمگیریهای ملی.
این واقعیت نیز غیرقابل انکار است که نه کردها بهتنهایی قادرند آزادی خود را بهدست آورند، و نه هیچ ائتلافی بدون آنها کامل خواهد بود. پس همراهی کردها با بدنه ملت ایران، نه یک انتخاب عاطفی، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای تحقق آزادی، دمکراسی و امنیت بلندمدت برای خود آنهاست.
اصلاحطلبان: پایان توهم اصلاح از درون و فرصت آخر برای بازیابی مشروعیت
جریان اصلاحطلبی، پس از چند دهه تلاش برای تغییر از درون نظام، اکنون به نقطهای رسیده که اکثریت مردم آن را بیاعتبار میدانند. شعارهای مردمی چون «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» نشان از بیاعتمادی عمیق مردم دارد. حتی اگر روزی حکومت بطور کامل به اصلاحطلبان واگذار شود (که در ساختار سرکوبگر جمهوری اسلامی بسیار بعید است)، باز هم مشروعیت اجتماعی لازم برای رهبری جامعه را نخواهند داشت.
مردم ایران، به ویژه نسل جدیدی که قتل، تجاوز، اعدام و تبعیض را با تمام وجود لمس کردهاند، دیگر آماده فریب وعدههای پوچ اصلاحات نیستند. کسانی که امروز هنوز در حال دفاع از بقای نظام به نام «اصلاحات و تحول» هستند، باید بدانند که این بازی دیگر به پایان رسیده. اما اصلاحطلبانی که شجاعت ترک ساختار قدرت را داشتهاند، میتوانند با پیوستن به جنبش همکاری ملی، گذشته خود را تا حدی جبران کرده و در ساختن آینده دموکراتیک ایران نقش داشته باشند.
نتیجهگیری: نجات ایران در گرو اتحاد آگاهانه و طرح همکاری ملی
اکنون ما ایرانیان، فارغ از پیشینه سیاسی، قومی یا اعتقادی، در برابر یک انتخاب تاریخی ایستادهایم که آنهم طرح همکاری ملی شاهزاده رضا پهلوی برای نجات ایران هست.
جبهه ملی، اگر در پی حفظ ارزشهای ملی و دموکراسی است، باید اشتباه تاریخی خود در سال ۵۷ را تکرار نکند.
ایرانیان کرد و دیگر اقوام ایرانی باید بدانند که حقوق قومی و فرهنگیشان، نه با جدایی، بلکه با حضور مؤثر در ساختار سیاسی و ملی ایران آزاد تضمین خواهد شد.
اصلاحطلبان واقعی باید از توهم اصلاحات و حفظ نظام عبور کرده و در کنار مردم بایستند.
و در رأس همه، شاهزاده رضا پهلوی به عنوان نماد وحدت ملی و مسئولیتپذیری، با پذیرش رهبری دوران گذار، راهی برای همگرایی، همکاری، آزادی و انتخابات آزاد گشوده است.
اخیرا مانند یکی از روشنفکران ملیگرا که در پیامی گفت: «من با آگاهی و مسئولیت به کمپین همگرایی ملی با رهبری شاهزاده رضا پهلوی پیوستم» بیایید در این بزنگاه تاریخی، بار دیگر بجای تفرقه، صدای خرد و آگاهی باشیم.
ایران، شایسته آیندهای روشن است و این آینده فقط با همگرایی و همکاری ملی ممکن است.
*نوید محمدزاده عضو انجمن ملی سلامت رازی