عقب‌ماندگی توسعه‌ای ایران و ضرورت تحول: نقش «پروژه‌ شکوفایی ایران» در بازسازی اقتصادی- اجتماعی

بدون یک نقشه‌ی راه جامع برای اصلاحات ساختاری، ایران با خطر تثبیت عقب‌ماندگی روبروست. «پروژه‌ شکوفایی ایران» با گردآوری اندیشکده‌ها و برنامه‌ریزان در تلاش است سناریوهایی برای بازسازی پس از تغییر نظام کنونی فراهم آورد؛ اما این پروژه باید به‌ صورت عملگرایانه و مبتنی بر واقعیات توسعه‌ای موجود طراحی و همچنین پیاده شود.

دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی

8/5/20251 min read

در این زمینه، «پروژه‌ شکوفایی ایران» (Iran Prosperity Project) می‌تواند به‌عنوان یک نقشه‌ی راه مفهومی برای دوره‌ی گذار به توسعه‌ی پایدار عمل کند، مشروط بر آنکه بر اصلاحات کشورداری و مدیریت، شفافیت، مشارکت جامعه مدنی و سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی تمرکز کند. این مقاله وضعیت فعلی توسعه در ایران را بررسی کرده، نیازهای اصلی را شناسایی می‌کند و چارچوبی برای نقش‌آفرینی «پروژه‌ شکوفایی ایران» در بازسازی کشور پیشنهاد می‌دهد.

در دو دهه‌ی اخیر، اقتصاد ایران با افت‌های پی‌ در پی، تورم مزمن، بیکاری بالا به‌ ویژه در میان جوانان، و نابرابری‌های فزاینده مواجه بوده است. اگرچه برخی شاخص‌های توسعه انسانی همچنان در دسته‌ی «توسعه انسانی بالا» قرار می‌گیرند، روند پیشرفت کند شده و نشانه‌های بحران در سطح کلان دیده می‌شود. بدون یک نقشه‌ی راه جامع برای اصلاحات ساختاری، ایران با خطر تثبیت عقب‌ماندگی روبروست. «پروژه‌ شکوفایی ایران» با گردآوری اندیشکده‌ها و برنامه‌ریزان در تلاش است سناریوهایی برای بازسازی پس از تغییر نظام کنونی فراهم آورد؛ اما این پروژه باید به‌ صورت عملگرایانه و مبتنی بر واقعیات توسعه‌ای موجود طراحی و همچنین پیاده شود.

میزان و وجوه عقب‌ماندگی توسعه‌ای در ایران

۱– شاخص‌های توسعه انسانی در وضعیتی شکننده
بر اساس گزارش برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل (UNDP)، با اینکه ایران در دسته‌بندی «توسعه انسانی بالا» قرار دارد و شاخص HDI آن حدود ۰/۷۸ بوده، روند پیشرفت اما در سال‌های گذشته به کندی گراییده و پیشرفت انسانی در سطحی پایین‌تر از دهه‌های قبل قرار گرفته است. این توقف رشد به‌ ویژه در زمینه‌های نابرابری، دسترسی نابرابر به فرصت‌ها، و کاهش شتاب ارتقاء کیفیت زندگی مشهود است.

۲. اقتصاد ضعیف، فقر و بیکاری
تحلیل‌های مختلف نشان می‌دهد که حدود یک سوم تا نیمی از جمعیت ایران (بسته به منبع) زیر خط فقر زندگی می‌کنند و بیکاری جوانان به‌ ویژه در گروه‌های سنی ۲۵ تا ۴۰ سال با نرخ‌های نزدیک به ۲۰٪ (یا بیشتر) به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است.

۳– ناتوانی در بهره‌برداری از منابع انرژی و بحران انرژی
با وجود ذخایر نفت و گاز گسترده، سوء مدیریت، یارانه‌های بی‌مورد، فساد، و تحریم‌های بین‌المللی زیرساخت‌های انرژی را تضعیف کرده‌اند؛ به‌ گونه‌ای که کشور با چالش‌های جدی در پایداری و کارآیی انرژی مواجه است. بدون اصلاحات ساختاری، این بحران می‌تواند بی‌ثباتی اقتصادی و محیط زیستی عمیق‌تری ایجاد کند.

۴– بحران آب و پیامدهای محیط زیستی
هشدارهای رسمی درباره‌ی نزدیک شدن به بحران شدید آب به‌ ویژه در تهران و دیگر مناطق نشان می‌دهد که سوء مدیریت، مصرف بیش از حد، و فقدان برنامه‌ریزی جامع، کشور را به سمت کم‌آبی حاد می‌برد؛ پدیده‌ای که می‌تواند به تکرار اعتراضات اجتماعی مشابه خیزش‌های سال ۱۴۰۱ بیانجامد.

۵– فساد و ضعف‌های کشورداری و مدیریت
رتبه‌های پایین ایران در شاخص‌های ادراک فساد، ساختارهای اقتصادی مبتنی بر روابط رانتجویانه، و اولویت دادن بقاء سیاسی به پایداری اقتصادی، همگی نشان‌دهنده‌ی فقدان شفافیت و پاسخگویی است که مانع سرمایه‌گذاری خصوصی داخلی و خارجی، نوآوری و بهره‌وری می‌شود.

۶– تأثیر تحریم‌ها و انسداد بین‌المللی
تحریم‌های جدید (مثلاً هدف قرار گرفتن شبکه‌ی حمل‌ و نقل نفتی) و فشارهای بین‌المللی در کنار انزوای دیپلماتیک جمهوری اسلامی، ظرفیت صادرات و درآمدهای ارزی را کاهش داده و مشکلات پیچیده‌ی بیشتری به مدیریت اقتصاد افزوده است.

نیاز به توسعه‌ی همه‌جانبه و تعریف «توسعه» برای ایران
توسعه برای ایران نمی‌تواند محدود به رشد GDP (سرانه ملی) باشد بلکه باید شامل موارد زیر شود:

توسعه انسانی واقعی: ارتقاء آموزش، سلامت، آموزش مهارت‌های نوین، و کاهش نابرابری.
مدیریت مؤثر و پاسخگو: تقویت نهادها، شفافیت، استقلال قضایی، و مبارزه با فساد.
پایداری محیط زیست: مدیریت آب، انرژی پاک، سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاهش مخاطرات.
توسعه اقتصادی متنوع: کم کردن وابستگی به نفت، حمایت از بخش خصوصی مستقل و رقابتی، جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی.
تقویت نسل جوان و نیروی کار: حل بحران اشتغال، ایجاد فرصت‌های برابر، و آموزش مهارت‌های مختلف.
بازسازی اجتماعی و اعتماد: ترمیم شکاف بین حکومت و جامعه، مشارکت مدنی و حقوق شهروندی.

«پروژه‌ شکوفایی ایران»: فرصتی برای شکل دادن به گذار

«پروژه‌ شکوفایی ایران» (Iran Prosperity Project) که در قالب مجموعه‌ای از مقالات مربوط به سیاست‌گذاری و گفتمان‌های کارشناسی طراحی شده، قصد دارد چارچوبی برای بازسازی کشور پس از تغییر نظام ارائه دهد؛ البته این پروژه می‌تواند نقش محوری در پاسخ به نیازهای توسعه‌ای ایفا کند اگر بر محورهای زیر متمرکز شود:

۱– تدوین یک نقشه‌ی راه و سیاست‌گذاری واقع‌گرایانه
باید مجموعه‌ای از سیاست‌های کوتاه‌، میان‌ و بلندمدت تعریف شود که اولویت‌ها را در حوزه‌های کلیدی (انرژی، آب، اصلاحات نهادی، آموزش، سلامت، و تنوع‌ بخشیدن به اقتصاد) مشخص کند. این نقشه‌ی راه باید دارای شاخص‌های قابل اندازه‌گیری و مراحل شفاف برای پیاده‌ ساختن و اجرا باشد.

۲ اصلاح شیوه‌ مدیریت و شفافیت
پیش‌نیاز پایداری هر طرح توسعه، ایجاد نهادهای مستقل نظارتی، انتشار عمومی بودجه‌ها، و تقویت پاسخگویی است. پروژه می‌تواند الگوها و استانداردهای بین‌المللی شفافیت را (مانند آنچه در مطالعات انرژی پایدار بیان شده) اقتباس کند.

۳– سرمایه‌گذاری در پرورش نیروی انسانی
برنامه‌های آموزشی و بهداشتی باید بازسازی شوند تا نیروی کار توانمند و خلاق ایجاد شود. تمرکز ویژه بر زنان، جوانان و مناطق محروم برای کاستن از نابرابری‌های منطقه‌ای لازم است.

۴. بازسازی زیربناها: آب و انرژی
کاهش اتلاف در شبکه‌های آب، اصلاح مصرف در کشاورزی، و حرکت به سمت مدیریت تقاضا همراه با سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر و اصلاح یارانه‌ها از اولویت‌های استراتژیک هستند.

۵–استفاده از جامعه مهاجران ایرانی و سرمایه اجتماعی
ایرانیان خارج کشور می‌توانند در انتقال دانش، سرمایه‌گذاری، و ایجاد شبکه‌های تجاری نقش حیاتی ایفا کنند. پروژه باید راه‌هایی برای نقش و مشارکت رسمی و غیررسمی دیاسپورا در بازسازی طراحی کند.

۶- آمادگی برای گذار سیاسی با تضمین ثبات اقتصادی
پروژه باید سناریوهای خدمات عمومی در دوره‌ی گذار، حفاظت از حقوق مالکیت، و تضمین عدم فروپاشی ساختاری را پیش‌بینی کند تا خلأهای احتمالی پس از تغییر نظام تبدیل به بحران نشوند.

۵. محدودیت‌ها و ملاحظات

ریسک سیاست‌زدگی: تبدیل پروژه به ابزار رقابت سیاسی بجای تمرکز بر اصلاحات فنی می‌تواند مشروعیت و تأثیر آن را تضعیف کند.
نیاز به فراگیر بودن: موفقیت توسعه بدون شمول گروه‌های مختلف اجتماعی (اقلیت‌ها، زنان، جوانان) امکان‌پذیر نیست.
وابستگی به تغییرات ساختاری درون‌زا: اگر اصلاحات ساختاری در سطح اداره کشور صورت نگیرد، حتی بهترین برنامه‌های طراحی‌شده خارج از ساختار فعلی نیز نمی‌توانند بطور مؤثر اجرا و پیاده شوند.

۶. توصیه‌های کلیدی

۱-تدوین یک چارچوب سیاستی جامع با مشارکت ذینفعان داخلی و جامعه مهاجران ایرانی.
۲- راه‌اندازی نهادهای نظارتی مستقل برای اجرای شفاف اصلاحات و تخصیص منابع.
۳- اولویت دادن به مدیریت منابع آب و انرژی به‌ عنوان ستون‌های پایداری محیط زیست.
۴- تدوین برنامه‌های توانمندسازی نیروی انسانی، مخصوصاً در میان جوانان و زنان، با تمرکز بر مهارت‌های آینده‌محور.
۵- طراحی مکانیسم‌های مشارکت جامعه مهاجران ایرانی (مثلاً صندوق‌های سرمایه‌گذاری بازسازی، انتقال فناوری، بورس‌های مشترک).
۶- آماده‌سازی سناریوهای گذار سیاسی با تضمین ثبات اقتصادی کوتاه‌مدت و حفاظت از حقوق اساسی.

کشور ایران در مرحله‌ای بحرانی از تاریخ توسعه‌ای خود قرار دارد: از یکسو دارای ظرفیت‌های عظیم انسانی و منابع متنوع است و از سوی دیگر ساختارهای معیوب، بحران‌های داخلی و انسدادهای بیرونی مسیر رشد واقعی آن را مسدود کرده‌اند. اگر «پروژه‌ شکوفایی ایران» از سطح تحلیل صرف فراتر برود و به پیاده‌ ساختن راهکارهای مبتنی بر اصلاحات بنیادی متعهد شود، می‌تواند نقش یک کاتالیزور را در گذار کشور به سوی توسعه‌ی پایدار ایفا کند. این پروژه با ترکیب نقشه‌ی راه فنی، بازسازی ساختار کشورداری و مدیریت، بهره‌ گرفتن از جامعه مدنی داخل و مهاجران ایرانی، و تمرکز ویژه بر منابع حیاتی مثل آب و انرژی، می‌تواند ایران را از چرخه‌ی عقب‌ماندگی خارج کرده و مسیر نوینی بسازد که نه تنها اقتصادی‌تر، بلکه عادلانه‌تر و پایدارتر باشد.

دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی

https://kayhan.london/?p=383639